نی لبک

بشنو از نی چون حکایت می کند......!

نی لبک

بشنو از نی چون حکایت می کند......!

دوست...!

 

 

 

یک شعر از فریدون مشیری که همیشه با من و همراه منه . خیلی این شعر رو دوست دارم می خوام شما هم این شعر رو بخونید و لذت ببرید :

 

 

دردی اگر داری و

همدردی  نداری

با چاه آنرا در میان بگذار

 با چاه !

غم روی غم اندوختن

دردی است جانکاه !

گفتند این را پیش از این

اما نگفتند

گر دوستان

در چاهت افکندند و رفتند

آنگاه دردت را کجا فریاد کن

                                      آه !

نظرات 13 + ارسال نظر
شهاب جمعه 19 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 09:39 ق.ظ http://shahab921.blogfa.com/


با سلام
ممنون از حضورتان در وبلاگم ...........اما سید وشما را به خودتان واگذار می کنم خواهشمند این کشاکش را تمام کنید .......برادت شهاب .....بدرود

آقا شهاب سلام زحمت کشیدی پسر ! اما دیدی که دوستت دست به انتحار زده وتمام وبلاگ هایش رو حذف کرده ! من فکر می کردم خیلی ظرفیت داره اما متاسفم برای خودم ....
باز هم پیشم بیا تابعد!

فلوت جمعه 19 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 12:22 ب.ظ

سلام
مرسی خوشگله
بای

خوشکل تر از خودم سلام ! من این جور بازی ها رو خیلی دوست دارم ...چه فلوت باشی چه .....! من می خوام این وبلاگ رو محل گفتگو کنم تو موافقی ؟ دوست دارت نی لبک ...تابعد !

یکی مثل خودت جمعه 19 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 03:01 ب.ظ

به این میگن وبلاگ ؟ فقط بدجوری آبیه ؟ نکنه تو هم آبی باشی؟ راستی دو هیچ به نفع قرمز؟
رنگشو عوض کن تا پرسپولیسی ها لجشون در نیومده پسر خوبی باش آفرین کوچولو

توکجا می دونی من پسرم؟ از نظرت هم ممنونم ...بازم پیشم بیا

ک جمعه 19 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 06:58 ب.ظ

نی لبک جمعه 19 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 06:59 ب.ظ

آقا شهاب سلام زحمت کشیدی پسر ! اما دیدی که دوستت دست به انتحار زده وتمام وبلاگ هایش رو حذف کرده ! من فکر می کردم خیلی ظرفیت داره اما متاسفم برای خودم ....
باز هم پیشم بیا تابعد!

شراره جمعه 19 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 09:42 ب.ظ http://www.asberoyaha.blogsky.com

سلام ممنون که پیشم اومدید خوشحالم کردید......ممنون که از من طرفداری کردید.......شعر زیبایی بود بازم میام اینجا ......یا حق

یکی مثل خودت شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 10:16 ق.ظ

یشت میام به شرط این که دفعه دیگه آبی نباشی و البته پسر خوبی باشی . راستی نکنه تغییر جنسیت دادی؟ یا اینکه...

پیر و پاتال شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 10:26 ق.ظ

راستش جوون دیگه دوره ما گذشته مثل دورع مشیری و خیلیهای دیگه . وقتیکه موج و حجم و مدرن و ست مدرن و هزار تا چیز دیگه هست دیگه مشیری و هم دوره ایهاش بورس ندارن

نی لبک شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 09:02 ب.ظ

سلا م به همه آدمهای با مرا م !
به شراره ی عزیز سلام خاصتری عرضه می کنم !
اما ؛یکی مثل خودت ؛ وپیر و پاتال؛ قدم شما رو هم گرامی می دارم اما ایکاش یک نامی از اسم با سعادت تان می گذاشتید ...ولی همچنان که پیشتر گفتم این جا تالار گفتگو است واصلا از بی نام نشان اومدن کسی ناراحت نمی شم .اگه یه سری به وب پیوندی ...سرخط در وبلاگم سر بزنید خواهید که این دوست من وبلاگش رو حذف کرده چرا ؟ چون من بی نام ونشان به وبلاگش رفتم ووقتی وبلاگی ساختم که با این عزیز رابطه داشته باشم به علت یه سوء تفاهم وبلاگش رو حذف کرد ومن رو از خوندن شعر های نازش محروم کرد و واقعا متاسفم ! وحالا نشانی از ایشان ندارم تا با ایشان رابطه برقرار کرده وعذر خواهی کنم . ولی به هر صورت این وبلاگم هم برای همه جا دارد برای امثال یکی مثل خودت ؛ فلوط ؛ وپیرو پاتال ....در هر صورت دنیای مجازی هست و لزوم امنیتی بودن نام ها ! در آخر باز هم آرزو می کنم نشانی از سر خط پیداکنم
یا حداقل مرد اردیبهشت پیامم رو به او برسونه ....از همه تون ممنونم ...تابعد !

پیر و پاتال شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 09:54 ب.ظ

از قدیم گفتن چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی . بگذر جوون که دنیا محل گذره ، گفتگو که واسه آدم آب و نون نمیشه . نه تو رو خدا میشه؟

نی لبک یکشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 06:47 ق.ظ

سلام پیرو پاتال عزیز و ناز من !
از اینکه همراه من هستی ممنونم .تابعد !

یکی مثل خودت یکشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 04:31 ب.ظ

بالاخره پسری یا دختر؟
این دفعه آخریه که میام مگه اینکه دفعه دیگه آبی نباشه
آفرین کوچولو

نی لبک یکشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 05:56 ب.ظ

سلام پیرو ...عزیز که فکر نمی کنم زیاد هم پیر باشید ....!
این تغییر قالب هم بخاطر شما پیشکش شما !حال کردی ؟
راستی اسم من ایمان است . فکر می کنم همین برایت کافی باشد ..تا بعد !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد